[gamer]

نسل هفتم، شاهد شکل گیری یکی از تأثیرگذارترین مجموعه های تاریخ صنعت بازیسازی به نام Crysis که نه تنها به خاطر گیم پلی خاص و هیجان انگیزش
یا داستانی درگیر کننده خود، بلکه به خاطر گرافیک بی نظیرش که همواره یک استثناء در میان عناوین روز بوده، به محبوبیت بالایی رسیده است. نسخه اول
Crysis معیار خوبی برای تست کارت های گرافیکی بود و از این حیث از سطح تکنولوژی آن روزها فراتر رفته بود. تا آن زمان، عملکرد موتور CryEngine 2 نظیر و
نمونه ای نداشت، اما برخی کاستی ها باعث شد تا Crytek دستی به سر و روی موتورش بکشد تا بتواند دنباله مناسب تری برای بازی خود بسازد، زیرا Crysis‌
عنوانی نبود که دنباله ای نداشته باشد.

پس از ساخت یک Spin-Off با نام Warhead که تنها یک عنوان فرعی از این سری به حساب می آمد، Crysis 2 منتشر شد که با پا نهادن بر عرصه کنسول ها
قصد داشت تا حرف های جدیدی در زمینه های دیگر بجز گرافیک داشته باشد. Crysis 2‌ همچنان یک بازی گرافیکی فوق العاده بود که حتی قدرتمندترین سیستم
های خانگی هم به سختی می توانستند آن را روی بالاترین تنظیمات گرافیکی با سرعت مطلوب اجرا کنند، اما هرگز نتوانست کاستی های نسخه های قبلی را
از نظر داستانی و گیم پلی برطرف کند. اکنون مدت کوتاهی از انتشار آخرین و سومین نسخه از این سه گانه می گذرد که قبل از آمدنش وعده های فراوانی مبنی
بر اینکه Crysis 3‌ ‌یک بازی صرفاً گرافیکی نخواهد بود، داده شد. اما آیا سازندگان بازی توانسته اند به همان اندازه خوش قول باشند یا همچنان با یک روند تکراری
در Crysis 3 مواجه شده ایم؟



داستان

تقریباً اکثر دوستداران Crysis‌ با این حقیقت کنار آمده اند که نباید انتظار یک داستان منحصر به فرد و گیرا را از Crysis 3 داشته باشند و واقعیت این است که بازیکن ها
در این دنیا به دنبال داستان نیستند. اگر خاطرتان باشد، Crysis 2 با کشته شدن پرافت (Prophet) قهرمان بازی به اتمام رسید. اکنون چیزی حدود ۲۴ سال از وقایع آن
اتفاق گذشته و Crysis 3 در نیویورک سال ۲۰۴۷ رخ می دهد. البته نه همان نیویورکی که در گذشته شاهدش بودیم. بر خلاف گذشته، نویسنده داستان این نسخه ریچارد
مورگان (Richard Morgan) نبوده و این وظیفه را استفان هال (Stephen Hall) به عهده گرفته است.

کشوری که زمانی کانون توجهات قرار داشته و منشاء زیبایی ها بوده، اکنون به وضعیت اسفباری رسیده و به مکانی برای استقرار حیوانات و موجودات بیگانه ای به نام سف
(Ceph) ‌تبدیل شده است. همیشه کسانی هستند که نهایت استفاده را از بی قانونی و هرج و مرج می برند. در این بین، تشکیلات C.E.L.L-Crynet Enforcement & Local Logistics
با قدرتی بی رقیب و بیش از همیشه شهر نیویورک را تحت سلطه درآورده و آن را طبق سیاست های سیاه و منفعت طلبانه خود، اداره می کند. آن ها موفق شدند با غلبه
بر سف ها تا حدود زیادی آن ها را مهار کنند. C.E.L.L در راستای اهداف خویش، حصارهایی در سراسر شهر کشیده و از پیشروی بیگانگان جلوگیری می کند.



در میان خفقان و ناامیدی مطلقی که بر نیویورک سایه افکنده، تنها امید به بازگشت قهرمان شکست ناپذیر مجموعه یعنی پرافت با Nanosuit قدرت مندش است
که برخی گروهک ها را به مقابله با تشکیلات C.E.L.L امیدوار می کند. به همین جهت، یکی از همین گروهک ها به فرماندهی گروهبان مایکل سایکو (Michel Psycho)
که شخصیت اصلی در Warhead بوده، با داشتن اطلاعاتی کامل از قدرت های مافوق بشری پرافت او را که در یک کشتی و محفظه ای مخصوص نگهداری می شود
آزاد می کنند و اینگونه می شود که پس از گذشت چند سال، شکارچی برای گرفتن انتقامی سخت بازمی گردد. داستان Crysis 3 در مقایسه با نسخه های قبل
بهتر روایت می شود. با آنکه شروع هیجان انگیزی ندارد، در نقطه مناسبی به اتمام می رسد و همچنین نقش شخصیت های جانبی در آن پررنگ تر است، اما همچنان
به عنوان یکی از بخش های ضعیف بازی شناخته می شود و نباید انتظار چندانی از آن داشت. در تمام طول داستان به دنبال یک چیز هستید و آن نابودی تشکیلات ‍C.E.L.L است.



گرافیک

برای بررسی گرافیک بازی، لازم است تا نام آن را یکبار دیگر یادآوری کنم: CRYSIS! در زمینه گرافیکی چه توضیحی شایسته تر از نام بازی می توان برای آن در نظر گرفت.
استفاده مناسب از ویژگی ها و قابلیت های CryEngine 3‌ باعث شده تا گاهی اوقات فراموش کنیم که در حال انجام یکی از بازی های نسل هفتم هستیم. در مقام مقایسه
حتی نسخه های کنسولی هم نمایی از بازی های نسل بعد هستند و به تنهایی در بالاترین سطح ممکن قرار می گیرند، اما برای پی بردن به قدرت این بازی، باید آن را روی
یک PC‌ فوق قدرتمند تجربه کنید. ‍Crysis 3 به ندای قلب طرفدارانش گوش کرده و به لوکیشن های جنگی نسخه اول بازگشته است.

ترکیب عالی محیط های شهری، جنگلی و فیزیک فوق العاده آن ها بسیار چشم نواز هستند. طبیعت بازی به قدری زیبا طراحی شده که گاهی ممکن است دست از بازی
کردن کشیده و تنها به تماشای آن بپردازید و این زیبایی زمانی به اوج خود می رسد که باران می بارد. تأثیر باران روی محیط را به راحتی در تمامی نقاط بازی می توان مشاهده
کرد. طراحی زنده و رنگ بندی فوق العاده علفزارها و درختان در کنار افکت های خیره کننده و بی نظیر آب و آتش همگی دنیای Crysis 3 را به یکی از چشم نوازترین های تاریخ
تبدیل کرده اند. قدرت نورپردازی کم نقص این بازی را در صحنه های تاریک می توان مشاهده کرد. اگر به شهر نیویورک نگاهی بیندازیم، تقریباً تمام ساختمان های مخروبه آن
دارای فیزیک خاص خود هستند و امکان بالا رفتن و دستیابی به درون آن ها وجود دارد.



پردازش آسمان خراش ها در دوردست و عمق دید بالا تنها در نسخه های این سری نظیرش یافت می شود. تخریب پذیری محیط همانطور که از موتور CE3 انتظار می رفت
بالا است و از آن بهتر، فیزیک بسیار تفکیک پذیر است. وجود جزئیات در محیط بیداد می کند و کیفیت بافت ها مناسب است. به طراحی شخصیت ها و مدل ها که می رسیم
هیچ واژه ای بجز شاهکار نمی توان برای آن در نظر گرفت. چندی پیش با تجربه Far Cry 3 در این زمینه حیرت زده شده بودیم، اما طراحی شخصیت ها و اشیاء در Cysis 3‌ تا
کنون نظیری نداشته است. وقتی به چهره اشخاص خیره می شوید، حتی به چین و چروک پیشانی آن ها پی خواهید برد و اشیائی همچون اسلحه ها به ویژه کمان مخصوص
پرافت طراحی پرجزئیات و بی نظیری دارند.

همچنین نباید انیمیشن های بازی که با بهره گیری از فناوری ضبط حرکات (Motion Capture) بسیار نرم و طبیعی هستند را نادیده گرفت. یکی از ویژگی های موتور CryEngine 3
امکان پیاده سازی چرخه زندگی یا اکوسیستم در طبیعت است که این ویژگی بهترین عملکرد را در این بازی دارد. همانطور که گفتیم، نیویورک به محلی برای زندگی حیوانات تبدیل
شده است. در گوشه های این شهر، حیوانات مختلفی نظیر آهو و سنجاب زندگی می کنند که برای مشاهده آن ها لازم است تا دقت بیشتری به خرج بدهید. در آب ها هم ماهی
ها و قورباغه ها وجود دارند که دنیای بازی را واقعی تر و زنده تر جلوه می دهند.



از دیگر بهبودهای صورت گرفته، می توان به هوش مصنوعی بسیار کارآمد بازی اشاره کرد که در آن مشکلات نسخه های قبل تا حد زیادی رفع شده، اما گاهی اوقات نامتعادل عمل
می کند. عملکرد هوش مصنوعی را باید از ابعاد متعددی بررسی کرد. به عنوان مثال، هوش سف ها با توجه به خصوصیاتشان غریزی تر بوده و خوی حیوانی آن ها را نشان می دهد
و در مقابل، انسان ها با استراتژی و بهره گیری از عقل، به سوی شما حمله ور می شوند و در مواقع نیاز پنهان شده و سنگر می گیرند. این اقدام Crytek بسیار تحسین برانگیز است
که ابعاد و لایه های متفاوتی برای هوش مصنوعی بازی اش در نظر گرفته است.

البته برخی مشکلات فنی مانند افت فریم در صحنه های شلوغ و تأخیر در بارگذاری، مخصوصاً هنگامی که یک محیط برای بار اول نمایش داده می شود و گاهی هم برش صفحه
(Screen Tearing) هم هستند که باعث می شوند تا از نظر گرافیکی با یک عنوان بی نقص روبرو نباشیم. در نسخه های کنسولی، اگر بازی از روی هارد اجرا نشود، با این مشکلات
بیشتر مواجه خواهیم بود. در برخی صحنه ها، باگ های ریزی هم وجود دارند که دیدن آن ها نگاه ریزبینانه ای می خواهد. به طور کلی، بیان نقاط مثبت و منفی Crysis 3 احتیاج به
مطلبی مجزا دارد، اما در یک جمله می توان گفت که از نظر فنی و هنری به ویژه روی کنسول ها بسیار خوب است.



موسیقی/صداگذاری

قطعات ساخته شده برای Crysis 3 همخوانی عجیبی با گیم پلی آن دارند و بسیار گوشنواز هستند. موسیقی در این بازی به دو بخش تقسیم می شود. اول، قطعاتی هستند که
وقتی بازی را به صورت مخفیانه و با کمترین سر و صدای پیش می روید، پخش می شوند که با تم و حالتی آرمش بخش، اما حماسی شما را به ادامه مخفی-کاری ترغیب می کنند
و دوم، آهنگ های زمان درگیری و آتشبازی هستند. البته ضعفی که در این قسمت وجود دارد، نسبت پایین تر میزان صدای موزیک به سایر افکت های صوتی در بازی است که در
مواقع اوج درگیری، آهنگ ها کمتر به گوش می رسند. البته این ضعف آنچنان احساس نمی شود، زیرا تنوع موجود در قطعات و تم حماسی آن ها تأثیر لازم را می گذارند. صداگذاری
در Crysis 3‌ به دلیل ترکیب یک فضای شهری و جنگلی بسیار خلاقانه انجام شده است.

اکوسیستم حاکم بر محیط باعث می شود تا هر از چندگاهی از دوردست صدای قورباغه ها یا حتی برخی حشرات مانند سجاقک ها به گوش برسد. این جذابیت تا آخرین لحظه
در بازی وجود خواهد داشت. صداگذاری شخصیت ها به ویژه پرافت توسط وینسنت مردیث (Vincent Meredith) بسیار تأثیرگذار انجام شده و به راحتی احساس قدرت را به مخاطب
القاء می کند. همخوانی لب ها با دیالوگ ها نیز به صورت وسواس گونه ای عالی صورت گرفته است. برای شلیک اسلحه ها، افکت های جدیدی به کار گرفته شده و ابعاد جدیدی
به آن ها اضافه می کند. هر سلاحی، افکت مخصوص به خود را دارد. افکت های افنجار و صداهای ناهنجار سف ها نیز عالی طراحی شده اند. به طور کلی صدا و موزیک در Crysis 3
با حفظ حالت و تم کلاسیک خود، بهبود یافته و تأثیر خود را بر بازی گذاشته اند.



گیم پلی

از نسخه اول تا کنون، بیشترین انتقادات وارده بر Crysis‌ مربوط به کاستی ها و کمبودهای آن در زمینه گیم پلی بوده است. تمرکز بیش از حد روی گرافیک، باعث شده بود تا Crytek در
زمینه گیم پلی کم کاری کند. از همین ابتدا، باید متذکر شوم که Crysis 3 به هیچ وجه در این بخش یک عنوان انقلابی نیست و تنها توانسته گیم پلی نسخه های قبل را کامل تر کند.
از نظر تنوع و جذابیت، این عنوان در بالاترین سطح در سری خود قرار می گیرد و می تواند حرف هایی برای گفتن داشته باشد. تعادل و بالانس مناسبی در این بخش وجود ندارد، به گونه ای
که شروع بازی خوب نیست و امکان دارد شما را خسته کند.

اما کم کم روند بهتری به خود می گیرد و ویژگی های جدید، یکی پس از دیگری خود را نشان می دهند. قبل از هر چیز، وجود لحظات و صحنه های سینمایی و هالیوودی است که بیش از پیش
خودنمایی می کنند که کمک بسیاری به هیجان انگیزتر شدن بازی کرده اند. لوکیشن های بازی بسیار گسترده تر از نسخه قبلی شده اند و دست بازیکن را برای پیشروی باز می گذارند.
Crysis 3‌ ‌را باید از دو بعد بررسی کرد. به دلیل ویژگی های مخصوص Nanosuit می توانید بازی را به دو صورت مخفیانه با کمترین تلفات و انتهاری پیش ببرید. با فعال کردن حالت نامرئی
Nanosuit می توانید به دشمنان نزدیک شوید و کارشان را یکسره کنید. یا اینکه بدون کشتن حتی یک نفر، خود را به هدف برسانید.



همچنین می توانید با فعالسازی حالت فشرده Nanosuit برای مدتی اثرات گلوله ها و ضربات را کاهش دهید و دریایی از خون راه بیندازید. میزان تنوع اسلحه ها و همچنین قابلیت
هایشان بیشتر شده است. همچنین امکان شخصی سازی آن ها با فشردن یک کلید وجود دارد. مهمترین سلاح اضافه شده، نوعی کمان مخصوص است که علاوه بر طراحی
فوق العاده، ویژگی های بسیار کاربردی ای دارد. امکان پیشروی به صورت مخفیانه با استفاده از این سلاح بسیار جذاب تر خواهد بود. بهره گیری از تیرهای الکتریکی و یا انفجاری
و همچنین برد بالا، آن را به مهمترین سلاح پرافت در این نسخه مبدل ساخته است.

به طوریکه در بسیاری از تصاویر و حتی کاور بازی، این کمان در دستان او قرار دارد. همچنین بر خلاف سایر اسلحه ها در حالت نامرئی، می توان از آن استفاده کرد و مرئی نشد.
مثل گذشته، قابلیت استفاده از سلاح دشمنان و سف ها را نیز دارید. برای اولین بار، شاهد امکانات جدیدی همچون هک کردن هستیم. با استفاده از این مکانیزم می توان
اسلحه های خودکار، مین ها و حتی سیستم های امنیتی را خنثی کرد یا از آن ها بهره برد. وجود امکاناتی از این قبیل بر تنوع گیم پلی افزوده اند. همچنین دویدن، دیگر از
میزان انرژی Nanosuit نمی کاهد و می توان در حالت نامرئی به سرعت حرکت کرد. دید ویژه Nanosuit همچنان وجود دارد و با استفاده از آن می توان دشمنان مورد هدف و
محل قرارگیری مهمات و اسلحه ها را در محیط تشخیص داد.



در این هنگام، باید دشمنان را علامت گذاری کرد تا اگر پنهان شدند، راحت تر
پیدا شوند. با فعالسازی Nano Vision می توانید جانداران را با استفاده از
حرارت بدنشان از
محیط بی جان تشخیص دهید و در محیط های تاریک از آن بهره
ببرید. HUD بازی تصویری از آنچه نیاز دارید را در اختیارتان می گذارد. نوع
سلاح، تعداد مهمات و میزان انرژی
Nanosuit در گوشه سمت راست تصویر قابل
مشاهده هستند. همچنین نقشه ای در طرف مقابل وجود دارد که کمک بسیاری در
پیشروی به شما می کند. Crytek بخش
چندنفره را هم از یاد نبرده و آن را با
حالت ها و مدهای مختلفی به طرفداران این حالت از بازی عرضه کرده است. به
طور کلی، گیم پلی Crysis 3 بسیار تکامل یافته و اگر
تعادل در تمام لحظات و
مراحل بازی رعایت می شد، نتیجه بهتری بدست می آمد.



نتیجه گیری

Crysis 3 با ارائه یک گرافیک خیره کننده از جنس نسل بعد و با بهبودهای صورت گرفته در زمینه گیم پلی به راحتی در بالاترین سطح در مجموعه خود قرار می گیرد، اما
همچنان ادامه دهنده راه نسخه های قبلی است و به هیچ وجه یک عنوان انقلابی به حساب نمی آید. مهمترین ویژگی این بازی بازگشت به ریشه ها و شباهت های
فروانش به موفق ترین عنوان این سری یعنی نسخه اول است. اگر برای اولین بار قصد تجربه یکی از عناوین این مجموعه را دارید، قطعاً Crysis 3 انتخاب اول شما خواهد بود.